Diaries



لایف ایز فاکین هارد، وقتی داشتم آشغالارو جم می کردم گفتم، بلید ادامه داره و در این حالت کار کردن خیلی سخت تره، حال آدم خراب میشه ولی فقط خراب جسمی، یعنی جسمت خرابه و وقتی ملاتونین میخوری دراز می کشی روی تخت تا لذت هیچکاره بودنو حس کنی تازه متوجه پاهات میشی که تیر می کشن، مچ پات و انگشتای پات و حتا ناخناش درد می کردن کل روز و تو وقت نداشتی به صداشون گوش کنی، بعدم یاد عشق مجازیت میفتی که دیگه نیس و اون آهنگیو که اونقد پخش شده رفته تو صدر پخشیا گوش میدی و همزمان به کیفیت احساست نسبت به عشق مجازیت فکر می کنی، می دونی اگر قرار بود جسمشو حس کنی بلند بود و چارشونه، دستاش و ناخناش خوشگل بود اما نمی دونی چشماش چه رنگیه، موهاش چجوریه و توی دویست تا عکسی که ازش دیدی هیچوقت پاهاشو ندیدی، شاید بدنش بوی کلوچه های دم بازارو نده یا لباش به قول خودش طعم لبو و باقالی ندن، اصلا اگه یه آدم دیگه باشه چی اگه اشتباه گرفته باشیش چی تازه وقتی دیگه نیست که نمیشه آزمایش کرد و نتیجه گرفت، از همین آزمایشا و نتیجه خواستناهم فرار کرد چون نمیخاس از نزدیک ببینمش و دنبال هیچ نتیجه ای هم نبود
کاش ملاتونین زودتر اثر کنه، می ذاره میذاره دم صب که میخام بلند شم تازه اثر میکنه که اون موقع مجبورم از خواب نوشین دل بکنم پاشم برم کلاس
تجربه زندگی تنهایی با همه سختیاش خیلی امن و تقریبا شیرینه، آی لایک ایت


من وقتایی  که توی راه بودم خیلی دلم می گرفت. همیشه دوست داشتم با یکی حرف بزنم تا کمتر دلم بگیره. تو ظاهرا اینجوری نیستی یا اگرم باشی من اونی نیستم که بخوای باهاش حرف بزنی چون شماره هام هنوز بلاکه و تو اصلا اهمیت ندادی که آنبلاکم کنی.

اشکالی نداره. بالاخره یه روزی منو می بینی و اون روز شاید من دیگه هیچ جای زندگیت نباشم. 

نتت خاموشه. ایشالا به سلامت برسی. پیشاپیش خسته نباشی. من می خوابم.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خبر خاش آنلاین درآمد تنها با یک کلیک وبلاگ محصولات برتر CECourse آرایشی زیبایی تورک موزیک مـداد سفید زبان نهم گرماتاب سرامیکی قرآنی سکول